اهداف مکتب سیاسی اسلام در درون و بیرون جامعه اسلامی

1404-07-15

مکتب سیاسی اسلام اهداف خود را در دو حوزه‌ی درون و بیرون جامعه اسلامی تعریف می‌کند؛ درونی، با محوریت عدالت و انسجام، و بیرونی، با هدف تثبیت قدرت اسلام و معرفی چهره‌ی عدالت‌گرای آن در سطح جهانی است.

آیت الله مهدی هادوی تهرانی در  سومین جلسه  درس خارج «مکتب و نظام سیاسی اسلام» که  ششم مهر ماه سال 1404  در  مدرس علمیه گلپایگانی برگزار شد، اهداف مکتب سیاسی اسلام  در بیرون از جامعه  تبیین کرد که در ادامه به آن اشاره می شود.

مکتب سیاسی اسلام، که موضوع بحث حاضر است، دارای اهدافی در دو سطحِ «درون جامعه اسلامی» و «بیرون از جامعه اسلامی» است. مقصود از «هدف» در اینجا، مقصودی است که نظام سیاسی اسلام بر اساس مبانی خود باید به آن دست یابد. بنابراین، سخن ما از اهداف، ناظر به نتایجی است که بر نظام سیاسیِ مبتنی بر مبانی اسلامی مترتب می‌شود.

تعریف جامعه اسلامی

وقتی از جامعه اسلامی سخن می‌گوییم، مراد ما کشور به معنای جغرافیایی آن نیست، بلکه منظور کل امت اسلامی است. مقصود بخش‌هایی از این امت که در فقه اسلامی از آن‌ها به «دارالاسلام» تعبیر می‌شود، یعنی سرزمین‌هایی که مسلمانان در آن زندگی می‌کنند و تحت حکومت اسلامی قرار دارند، مشمول این تعریف‌اند.

بر این اساس، هنگامی که از اهداف مکتب سیاسی اسلام نسبت به درون جامعه اسلامی سخن می‌گوییم، مقصود، اهداف مربوط به دارالاسلام است و هنگامی که از اهداف نسبت به بیرون جامعه اسلامی سخن می‌گوییم، مراد، دارالکفر است.

اهداف درون جامعه اسلامی

در مباحث پیشین بیان شد که مکتب سیاسی اسلام در درون جامعه اسلامی دارای پنج شاخصه یا هدف اساسی است:
۱. عدالت سیاسی،
۲. رضایت عمومی،
۳. حفظ سنت‌های خوب ملی،
۴. امنیت سیاسی،
۵. توسعه و پیشرفت مادی و معنوی.

البته بعدها با نظر برخی از اندیشمندان و صاحب‌نظران، به جای «حفظ سنت‌های خوب»، «وحدت سیاسی و انسجام اجتماعی» به عنوان شاخص جایگزین مطرح شد.

اهداف بیرونی مکتب سیاسی اسلام

اما پرسش این است که آیا نظام سیاسی اسلام بر اساس مبانی خود، نسبت به بیرون جامعه اسلامی نیز اهدافی را دنبال می‌کند؟ پاسخ مثبت است.

۱. تثبیت قدرت اسلام در نظام جهانی
یکی از اهداف بیرونی مکتب سیاسی اسلام، تثبیت قدرت اسلام در جغرافیای سیاسی جهان است. این هدف مبتنی بر قاعده‌ی معروف «الإسلام یعلو و لا یُعلی علیه» است؛ یعنی اسلام باید در عرصه‌های مختلف، از جمله عرصه‌ی سیاسی و جهانی، جایگاه برتر داشته باشد. تحقق این هدف نیازمند وحدت امت اسلامی، استقلال، و خودکفایی است.

۲. عرضه‌ چهره‌ عدالت‌گرای اسلام

هدف دیگر مکتب سیاسی اسلام در نسبت با بیرون جامعه اسلامی، معرفی و عرضه‌ی چهره‌ی عدالت‌گرای اسلام به جهان است. در مباحث مربوط به درون جامعه اسلامی، نخستین هدف عدالت سیاسی معرفی شد؛ به این معنا که حکومت اسلامی باید بر اساس عدالت رفتار کند و حقوق مردم و حکومت به درستی ادا شود. اما این عدالت نباید منحصر به درون جامعه اسلامی بماند؛ بلکه باید چهره‌ی عادلانه‌ی اسلام به جهانیان نیز معرفی شود.

دلایل لزوم معرفی عدالت اسلامی به جهان

در پاسخ به این پرسش که چه دلیلی بر این ضرورت وجود دارد، می‌توان از سه منظر به موضوع نگریست:

الف) از منظر هدف‌شناسی اسلامی

عدالت، فلسفه‌ی اصلی بعثت انبیاست. قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَ أَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَ المِيزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسط» (حدید/۲۵) این آیه بیان می‌کند که هدف ارسال پیامبران و نزول کتاب‌های آسمانی، قیام مردم به عدالت است. بنابراین، عدالت هدفی جهانی است و اختصاص به امت اسلامی ندارد. هدف انبیا، گسترش عدالت در سراسر جهان بوده است، و از این رو نظام سیاسی اسلام نیز موظف است عدالت اسلامی را به جهان معرفی کند.

ب) از منظر جهان‌شمولی مفاهیم اسلامی
اسلام دینی جهانی است و برای همه‌ی انسان‌ها آمده است، نه برای قوم یا نژادی خاص. قرآن در وصف پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید: «وَ ما أَرسَلناكَ إِلّا رَحمَةً لِلعالَمينَ» (انبیاء/۱۰۷). بر این اساس، اسلام دینی فراتر از مرزهای قومی و جغرافیایی است. با این حال، برخی جریان‌های فکری غربی کوشیده‌اند اسلام را محدود به دایره‌ی عربیت نشان دهند. به عنوان نمونه، در پاریس مؤسسه‌ای با نام «انستیتو جهان عرب» وجود دارد که در حقیقت، به مسائل جهان اسلام می‌پردازد، اما عنوان «اسلام» را به‌عمد به «عرب» تغییر داده‌اند تا این تلقی را به مخاطب اروپایی القا کنند که اسلام دینی عربی است. این در حالی است که اسلام دینی انسانی و جهانی است و عدالت در آن، مفهومی فطری و همگانی به شمار می‌رود. معرفی کردن عدالت یا به صورت بیان است یعنی در مجامع برویم و عدالت را توضیح بدهیم و گاهی به عمل است یعنی به گونه ای عمل کنیم که نشان دهنده عدالت اسلامی باشد.

ج) از منظر تأسی به سیره‌ی پیامبر اسلام (ص)
سیره‌ی پیامبر اکرم (ص) خود دلیلی روشن بر ضرورت معرفی اسلام به جهانیان است. پیامبر (ص) پس از هجرت به مدینه و در مدت زمانی کوتاه 10 ساله حکومت ایشان، با وجود امکانات محدود، نامه‌هایی به پادشاهان بزرگ آن زمان از جمله ایران، روم و حبشه نوشتند و آنان را به اسلام دعوت کردند. این اقدام نشان می‌دهد که پیامبر اسلام با فراهم شدن کمترین امکانات، معرفی اسلام و عدالت اسلامی به جهانیان را انجام داده است. پیامبر با وجود محدودیت‌های فراوان، رسالت معرفی اسلام را متوقف نکرد. بنابراین، تأسی به سیره‌ی پیامبر اقتضا می‌کند که حکومت اسلامی نیز امروز همین وظیفه را در سطح جهانی دنبال کند.

شیوه‌های معرفی عدالت اسلامی

معرفی عدالت اسلامی می‌تواند در دو سطح انجام گیرد:

۱. در سطح گفتار و بیان: یعنی از طریق آموزش، گفتگوهای علمی و فرهنگی، برگزاری همایش‌ها و کرسی‌های آزاداندیشی، و تبیین نظری مفاهیم عدالت اسلامی.

۲. در سطح عمل: یعنی با ارائه‌ی الگوی عینی و عملی از حکومت عادلانه. در واقع، عمل مؤثرتر از بیان است؛ اگر حکومت اسلامی در عمل بتواند عدالت را محقق سازد، خود بزرگ‌ترین عامل معرفی اسلام به جهان خواهد بود.

شهید صدر در آثار خود می‌گوید همه‌ی مکاتب اقتصادی عدالت را دنبال می‌کنند، اما تعریف هر مکتب از عدالت متفاوت است. برای مثال، در نظام سرمایه‌داری عدالت به معنای بهره‌مندی بر اساس توان فردی است، در حالی که در نظام سوسیالیستی، عدالت به معنای برابری مطلق است. اما عدالت اسلامی میان این دو افراط و تفریط قرار دارد: از یک سو بر تأمین حداقل معیشت برای همه‌ی افراد جامعه تأکید دارد، و از سوی دیگر، وجود تفاوت‌های طبیعی و طبقاتی را در چارچوبی معقول می‌پذیرد.

ضرورت تداوم معرفی اسلام در جهان معاصر

اگرچه جهان امروز از لحاظ ارتباطات به‌ظاهر به دهکده‌ای کوچک تبدیل شده است، اما در واقع بسیاری از مردم هنوز آشنایی درستی با اسلام و به‌ویژه تشیع ندارند. تجربه‌های عینی نشان می‌دهد که حتی برخی از اسلام‌شناسان غربی نیز از مفاهیمی مانند «حوزه علمیه» یا «فقه شیعی» آگاهی کافی ندارند. مردم از امور واضح اطلاعی ندارند. بنابراین، وظیفه‌ی ماست که با بهره‌گیری از ابزارهای نوین ارتباطی، مفاهیم و ارزشهای اسلامی را به‌صورت صحیح و منطقی به جهان معرفی کنیم؛ چه از طریق گفتار و آموزش، چه از طریق رفتار و عمل.

گفت‌وگوهای بینافرهنگی و بین‌دینی


یکی از بسترهای مؤثر در معرفی اسلام، گفت‌وگوهای بینافرهنگی و بین‌دینی است. اسلام در مفاهیم بنیادین خود با ادیان دیگر، از جمله مسیحیت و یهودیت، اشتراکاتی دارد که می‌تواند زمینه‌ی تعامل فکری را فراهم کند. این گفت‌وگوها باید با شناخت عمیق از مبانی اسلام و آگاهی از باورهای طرف مقابل انجام گیرد. هدف این گفت‌وگوها تغییر اجباری عقیده‌ی دیگران نیست، بلکه تصحیح ذهنیت‌های نادرست و فراهم‌کردن زمینه‌ی تفکر و بازنگری است.
و در نهایت، همونطور که گفتم، بهترین راه معرفی اسلام و عدالت اسلامی، عمل کردن است. اگه ما واقعاً یه حکومت عادلانه داشته باشیم، خود بزرگ‌ترین معرفی اسلام به شمار می رود.

 

دیدگاه‌ها (0)


لینک‌های مفید

ارتباط با ما