بازخوانی دینی بازدارندگی در نظم جهانی/ روابط بین‌الملل در سایه قدرت‌های نوپدید و بازیگران متکثر

1404-04-29

آیت‌الله عباس کعبی با تأکید بر نقش محوری قدرت در نظریه «جهاد تمدنی»، به تبیین ابعاد نوین قدرت در نظام بین‌الملل پرداخت و با اشاره به تحول بازیگران و شیوه‌های اعمال قدرت، بر لزوم درک چندلایه و ترکیبی از مفهوم قدرت در دنیای معاصر تأکید کرد.

آیت الله عباس کعبی در جلسه سوم درس «فقه روابط بین الملل و سیاست خارجی» خود به مفهوم قدرت به عنوان یکی از مولفه های نظریه جهاد تمدنی در روابط بین‌الملل، پرداخت. که در ادامه به بخش نخست آن اشاره می شود.

موضوع‌شناسی «قدر»: قدرت در عرصه روابط بین‌الملل

در جهان معاصر، بازیگران عرصه روابط بین‌الملل تنها محدود به دولت‌ها نیستند. علاوه بر آن‌ها، ملت‌ها، گروه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای عمومی و خصوصی غیردولتی نیز در حوزه‌های مختلف زندگی اجتماعی، نقش‌آفرینی بین‌المللی دارند.

روابط بین‌الملل دیگر صرفاً به تعامل میان دولت‌ها محدود نمی‌شود؛ بلکه روابط میان سازمان‌ها و دولت‌ها، سازمان‌ها با یکدیگر و حتی نهادهای غیردولتی نیز بخشی از این مناسبات جهانی را تشکیل می‌دهند.

در تحلیل مفهوم «قدرت» در عرصه بین‌الملل، نباید تنها به قدرت سخت برای ایجاد موازنه یا رقابت میان دولت‌ها بسنده کرد. امروزه انواع دیگری از قدرت، مانند قدرت نیمه‌سخت و قدرت الکترونیکی نیز در صحنه بین‌المللی پدیدار شده‌اند. نمونه‌ای از این نوع قدرت را می‌توان در حملات سایبری در ایران به سامانه پمپ‌بنزین‌ها مشاهده کرد. این رویداد نوعی از اعمال قدرت به شمار می‌رود، هرچند بازیگر آن نامشخص است؛ ممکن است یک دولت یا یک گروه غیردولتی با اهداف خاص یا نامعلوم پشت این اقدام باشد.

علاوه بر این، قدرت نفوذ و قدرت نرم نیز در قالب تأثیرگذاری روانی، تبلیغاتی یا فرهنگی به‌صورت خزنده و هوشمندانه اعمال می‌شود. بنابراین، اشکال اعمال قدرت در روابط بین‌الملل پیچیده‌تر و چندلایه‌تر از گذشته شده‌اند.

شیوه‌های اعمال قدرت در عرصه روابط بین‌الملل


با توجه به مطالب بیان شده، اعمال قدرت در عرصه بین‌المللی عمدتاً به دو شیوه صورت می‌گیرد:
۱.نمایش میدانی قدرت و اعلام آمادگی برای دفاع و مقاومت:
در این حالت، یک بازیگر بین‌المللی از طریق نمایش میدانی قدرت خود در برابر تهدید یا حمله، تلاش می‌کند اراده و نفوذ خود را تحمیل کرده یا از حمله احتمالی جلوگیری کند. این نمایش قدرت ممکن است در حوزه‌های مختلفی مانند فرهنگ، فضای مجازی و سایبری، اقتصاد، رسانه، علم، سیاست، دفاع و نظامی صورت گیرد.

۲. ایجاد موازنه قدرت و اقتدار بازدارنده:
هدف از این شیوه، پیشگیری و دفع تهدید و حمله احتمالی از سوی دشمنان است. این موازنه ممکن است از طریق افزایش توانمندی‌های دفاعی و نظامی یا با تهدید به ضربه متقابل شدید ایجاد شود. در عین حال، بازدارندگی می‌تواند نه‌تنها از راه افزایش قدرت سخت، بلکه از طریق رویکردهای دیپلماتیک مانند مذاکره، دعوت به آرامش یا اعلام آمادگی برای تفاهم، از موضع قدرت محقق گردد.

در این زمینه، آیه شریفه قرآن که می‌فرماید: «وَإِن يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ» با توجه به آیات قبل که می فرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ»، نشان می‌دهد که ایجاد اقتدار بازدارنده و موازنه قدرت، نه‌تنها در سطح عملی بلکه در نگاه دینی نیز دارای موضوعیت و اهمیت ویژه‌ای است.

۳. اعمال قهر و غلبه در برابر دشمن

در این مرحله، تنها به نمایش قدرت یا ایجاد موازنه بسنده نمی‌شود، بلکه در مواردی، ضرباتی به دشمن وارد می‌شود تا قدرت اقدام متقابل او خنثی و وی وادار به عقب‌نشینی شود. از مظاهر این نوع قدرت، می‌توان به نمایش استحکام درونی، غلبه بر ضعف‌ها، بهره‌گیری از راهکارهای ابتکاری اقتدارآفرین و وارد ساختن ضربات متقابل به دشمن اشاره کرد؛ اقداماتی که موجب افزایش هزینه‌های تصمیم‌گیری و عملیات دشمن می‌شوند.

۴. تقویت اعتبار، منزلت و تأثیرگذاری در نظام بین‌الملل

در این چارچوب، قدرت هم در بعد ایجابی (نمایش تأثیرگذاری مثبت) و هم در بعد سلبی (بازدارندگی از اقدامات خصمانه) ایفای نقش می‌کند. 
نکته مهم آن است که این چهار شیوه اعمال قدرت، لزوماً به قدرت نظامی محدود نیست. قدرت نرم، نیمه‌سخت، ترکیبی و هوشمند نیز در حوزه‌های گوناگون توسط دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی به کار گرفته می‌شوند.
 

دیدگاه‌ها (0)


لینک‌های مفید

ارتباط با ما