نگاه علامه طباطبایی به وجوب همگانیِ تولید قدرت در اسلام

1404-08-14

علامه طباطبایی در تفسیر آیه «وَأَعِدُّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ» تولید قدرت را تکلیفی عمومی برای دولت و امت اسلامی می‌داند. او فلسفه‌ی این وجوب را دفاع از عدالت و منافع امت در برابر تهدیدها دانسته و مفهوم قدرت را فراتر از بُعد نظامی، شامل عرصه‌های علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تبیین می‌کند.

آیت الله عباس کعبی در جلسه پنجم درس «فقه روابط بین الملل و سیاست خارجی» که در تاریخ 19 آبان 1400 برگزار شد، به تبیین نظر علامه طباطبایی در خصوص آیه «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا ٱسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ» پرداخت و در پایان 8 نکته را در خصوص مفهوم قدرت بیان داشت که در ادامه به آن اشاره می شود.  

در اسلام می‌توان گفت نظریه «جهاد تمدنی در روابط بین‌الملل» بر اساس چهارده مؤلفه مطرح است؛ مؤلفه اول از این مؤلفه‌های چهارده‌گانه، تبدیل ضعف به قدرت و مؤلفه دوم تبدیل تهدید به فرصت بود. نیز مطرح شد و برای تبیین آن نگاهی به مفهوم قدرت در عرصه بین‌الملل، قدرت در قرآن و ادلّه فقهی تولید قدرت و تبدیل ضعف به قدرت انداختیم.

گفتیم یجبُ عَلَى کلِّ مکلف — افراد، جماعات، مؤسسات اعم از عامه و خاصه، حکومتی و غیرحکومتی، داخلی و دولی — أن یحولوا ضعفهم إلى قُوَّة؛ و این مسئله را با دلایل عقل، اجماع، آیات و روایات اثبات کردیم. آیات را با آیاتِ مربوط به «اعدّوا قُوَّةً» شروع کردیم: آیه «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا ٱسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ ٱلْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَءَاخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَىْءٍ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ» را ذکر کردیم. سپس در تبیین این آیات شریفه به فرمایشات علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، جلد ۹، صفحات ۱۱۱ تا ۱۱۸، که وعده توضیحش در این جلسه داده شده بود، پرداختیم.

علامه طباطبایی می‌فرماید: امر به «اعدّوا قُوَّةً» و آمادگی برای کسب قدرت در مقابل دشمنان، امر عمومی است؛ خطاب آن به همه مؤمنین است، چه دولت و چه ملت، چه افراد و چه جامعه. هر کس که بتواند باید در حد تمام توان، بایدتولید قدرت نظامی و آنچه نیاز است در مقابل دشمنان — چه دشمن فرضی چه دشمن واقعی — انجام دهد؛ کسب قدرت واجب است.

سپس علامه فلسفه‌ تولید قدرت و این وجوب را تبیین می‌کند و می‌فرماید از آنجا که در جامعه بشری تضاد منافع و تضاد اندیشه وجود دارد، این خود باعث ایجاد ستم و غلبه می‌شود؛ و از طریق غلبه و قهر، عده‌ای اراده‌شان را تحمیل می‌کنند. بنابراین جنگ‌ها و اختلافات میان بشریت و جوامع انسانی طبیعی است؛ لذا مسابقه تولید قدرت برای ایجاد موازنه قدرت وجود دارد.

علامه می‌گوید خدا انسان را به قوای مختلف از جمله قوّه غضبیه مجهّز کرده تا بتواند از خود دفاع کند. در جامعه نیز برای جلوگیری از ظلم انسانها، اسلام که دینِ قِیَم است، حکومتِ انسانی را پیش‌بینی کرده است تا در این حکومت حقوق همه آحاد جامعه حفظ شود و افراد قوی نتوانند با قهر و غلبه، حقوق ضعیفان را تحمیل کنند. حکومت انسانی باید منافع و مصالحِ ضُعفا و قِوّیا، غنی و فقیر، آزاد و برده، مرد و زن، فرد و جماعت را به‌طور برابر تأمین کند. برای تحقق عدالت و جلوگیری از ظلم و تأمین منافع انسان‌ها، حکومت نیاز به قدرت دارد تا در مقابل زورگویان بایستد. در حکومت‌های استبدادی، این قدرت به سود شخص یا گروه حاکم و هوا و هوس استفاده می‌شود و نمی‌تواند مصالح مردم را تأمین کند. اما در حکومتِ انسانیِ اسلام، مخاطب قدرت عموم انسان‌ها هستند.

علّت این‌که خطاب آیه به عموم آمده — نه خطاب خاص به پیامبر — آن است که این تکلیف، عام اجتماعی است و منحصر در دولت‌ها نیست؛ ملت و دولت هر دو مکلف‌اند خود را تقویت کنند. قدرت باید در جهت منافع و مصالح ملی به‌کار رود. برخلاف آیات دیگر که خطاب خاص به پیامبر است و درباره چگونگی جنگ سخن می‌گوید. دستاوردِ آیه این است که آمادگی و اعداد قوه شامل یادگیری علومِ جنگی، آموزش، مهارت‌آموزی و امثال آن می‌شود تا «تُرْهِبُونَ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمْ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ»، یعنی بتوانید دشمنان خدا و دشمنان خود و دیگر دشمنانی که شما نمی‌شناسید را بترسانید.

علامه طباطبایی می‌گوید آیه «تُرْهِبُونَ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمْ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ» در مقام تعلیل برای «وَأَعِدُّوا» است؛ یعنی هدف اعداد قُوَّة در واقع تهدیدزدایی است. «آخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمْ» دلالت می‌کند بر آن دشمنانی که مؤمنان آشکاراً نمی‌شناسند؛ مانند منافقینی که در پوشش مؤمنین نفوذ می‌کنند — نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند، حج می‌روند و حتی ظاهراً در جهاد حاضر می‌شوند — اما دشمن‌اند؛ کسب آمادگی فراوان باعث می‌شود همین دشمنان مخفی هم ترسانده شوند.

علامه طباطبایی همچنین به «انفاق فی سبیل الله» اشاره می‌کند و می‌فرماید این انفاق برای کسب آمادگی و اقتدار فراگیر است؛ انفاق در راه خدا برای حفظ جامعه در مقابل تهدیدهای دشمن و برای حفظ جان و مال مؤمنین، خود نوعی جهاد فی‌سبیل‌الله است. به طور خلاصه، علامه می‌گوید: «و بالجمله فاعداد القوّة انما هو لغرض الدفاع عن حقوق المجتمع الاسلامی و منافعه الحیویّه»؛ یعنی هدف از اعداد قوّه دفاع از حقوق جامعه اسلامی و منافع حیاتی آن است. نمایش قدرت آماده‌شده، باعث ترس دشمن می‌شود که خود یکی از شعب دفع (دفاع) است.

چند نکته تکمیلی در خصوص فرمایش علامه بیان می کنیم. نخست اینکه مراد از قدرت در آیه «اعدّوا ما استطعتم من قُوَّة» اطلاقی است؛ یعنی فراتر از قدرتِ صرفاً نظامی و وسایل جنگی است. بنابراین نباید آن را محدود به قدرتِ جنگی کنیم. گرچه در رواست پیامبر اکرم صل الله علیه و اله، قوّت به معناي تیراندازی و مهارت نظامی آمده، اما قرائن آیه نشان می‌دهد منظور از قوّت، اعم از قوّت نظامی و غیرنظامی است. «اعدّوا ما استطعتم من قُوَّة» اعم از « وَمِن رِّبَاطِ ٱلْخَيْلِ» می باشد. در واقع ذکر خاص بعد از عام است که بیانگر عمومیت در معنای قدرت است.

نکته دوم این است که اگرچه آیه خطاب به کل جامعه است اما وظیفه اجرای این تکلیف در مرحله اول بر دولت اسلامی و نظام اسلامی است؛ زیرا آیات قرآنی مرتبط با وظایف دولت، خطاب به همگان آمده‌اند مانند آیات حدود الهی « الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ» یا « وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا». آیا در خصوص این آیات می توانیم بگوییم هر کسی می تواند حد را اجرا کند؟ قطعا نمی توان چنین گفت اما به دلیل اینکه مسئولیت همگانی است، خداوند خطاب را اینگونه بیان کرده است.

نکته سوم این است که فلسفه تولید قدرت فراتر از دفاع است. در آیه «وَ أَعِدُّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُمْ مِن قُوَّةٍ» آیات معلق به هجوم دشمن نیست. تولید قدرت واجب است چه در شرایط جنگ باشد چه در شرایط صلح؛ زیرا تولید قدرت علتی برای تهدیدزدایی است. نمایش قدرت و افزایش اقتدار امت اسلامی  حائز اهمیت است.
نکته چهارم اینکه قدرت باید متناسب با ارهاب دشمن باشد. مراد از ارهاب دشمن یعنی دفع و رفع تهدید آن. اگر تهدید فرهنگی است، قوّت فرهنگی مانع تهاجم فرهنگی می‌شود؛ اگر تهدید اقتصادی است، قوّت اقتصادی مقابله می‌کند؛ اگر تهدید سیاسی باشد، قوّت سیاسی کارساز است؛ و اگر تهدید نظامی باشد، قوّت نظامی ضروری است.

یک قول می‌گوید اطلاق آیه آن را فراگیر می‌کند و علتِ اعداد قوّت، دفع هرگونه تهدید است؛ قول دیگر می‌گوید «تُرْهِبُونَ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ» در مقام حال «وَأَعِدُّوا» است. در این صورت ارهاب عدو فلسفه تولید قدرت می شود. لذا اعداد قوّت مقید به ایجاد ارهاب در دشمن است. اما به نظر می‌رسد نسبت ارهاب و اعداد، عموم من وجه است و آیه حاکی از واجب بودن تولید قدرت به‌طور مطلق است، زیرا قوّتِ امت اسلامی به خودی خود، حتی جدای از ایجاد ترس در دشمن، ارزش و بازدارندگی ذاتی هم دارد.

نکته پنجم این است که آیه بر تهدیدزدایی از «دشمنان باطن» و  دشمن مخفی نیز تاکید دارد؛ دشمنان مخفی که مؤمنان آن‌ها را نمی‌شناسند اما خدا آنان را می‌شناسد. از این جهت، آیه به طور ویژه تولید قدرت اطلاعاتی و امنیتی را مورد توجه قرار می‌دهد: شناسایی دشمنان مخفی، نفوذی‌ها و جاسوس‌ها و تقویت ظرفیت‌های ضدجاسوسی و اطلاعاتی از مصادیق مهم اعداد قوّت‌اند. افزون بر آن، آیه به قوّت اقتصادی نیز اشاره می‌کند «وَ مَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ»، یعنی تقویتِ توان اقتصادی برای حفظ جامعه در برابر تهدیدات از ابعاد مهمِ تشکیل اقتدار است.

نکته ششم این است که قوّت  بیان شده در آیه شریفه اشاره به معنای عام و وسیع آن دارد و نباید فقط به قوّت نظامی محدود گردد. قرآن در آیات متعدد میان قوّتِ کلی و قوّتِ نظامی تفکیک قائل شده است. مثلاً در آیاتی مانند « قَالُوا نَحْنُ أُولُو قُوَّةٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانْظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ» أُولُو قُوَّةٍ اشاره به قدرت به معنای وسیع آن دارد و وَأُولُو بَأْسٍ شَدِيدٍ اشاره به قدرت نظامی دارد. همچنین آیه شریفه «وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا» اشاره به همبستگی اجتماعی و استحکام درونی به‌عنوان مظاهرِ قوّت شده که این نیز فراتر از قوّتِ نظامی است به این معنا که اتحاد خود را به تفرقه تبدیل نکنید که نوعی ضعف به شمار می رود بلکه تفرقه خود را به اتحاد تبدیل کنید که خود قدرت است.

همچنین در مواردی مانند داستان ذوالقرنین در آیه شریفه « قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا». درخواست یاری و کسب قوّت در این آیه اشاره به هم قوّت بدنی، مالی و مدیریتی دارد. بنابراین  از آیات بیان شده استفاده می شود که در آیه «ما استطعتم من قوّة» اطلاق دارد و شامل همه انواع قوّت می‌شود، از جمله قوّت علمی، سیاسی، مدیریتی و سایبری و...

تولید قوّت معمولاً از درجاتِ بسیط آغاز و سپس به‌تدریج رشد می‌کند؛ بنابراین تبدیل ضعف به قوّت نباید معطوف به زمان جنگ باشد، بلکه در زمان صلح باید ظرفیت‌ها را افزایش داد. در جمهوری اسلامی حدفاصل دفاع مقدس تا امروز نمونه‌ای از رشد و نمو قوّت را نشان می‌دهد. 
نکته هفتم که بسیار مهم می باشد آن است که هیچ محدودیتی برای کسب قوّت تعیین نشده است؛ آیه می‌گوید «ما استطعتم»، یعنی تا آنجا که می‌توانید. مرزها باید گشوده شوند: مرزهای علم را فتح کنید، قوّت سیاسی و کارآمدی دولت را ارتقاء بخشید، وحدت را تقویت کنید، قوّت امنیتی بالا ایجاد نمایید و نفوذ دشمن را مهار سازید. هیچ سقف کمّی یا کیفی برای اعداد قوّت تعیین نشده است. مثال قرآنی دیگری نیز ذکر شد « يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ» که می‌فرماید اگر توانستید به آسمان‌ها و زمین نفوذ کنید، نفوذ کنید؛ این در صورتی است که سلطانی باشد یعنی علم و توان لازمه را به دست بیاورید.

نکته پایانی، درباره پرسشِ انتزاعیِ بمب اتم و مصادیقِ قدرتِ مخرب است. ادّعا می‌شود آیه «وَأَعِدُّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُمْ مِن قُوَّةٍ» دلالت بر لزوم تولید هر نوع قوّت اعم از بمب اتم دارد؛ اما چرا گفته می شود دتولید بمب اتم محدودیت داریم و آن را حرام می دانیم؟ باید توجه کرد که برخی تولیداتِ قدرت، مانند بمب اتم، «قدرتِ فساد فی‌الارض» است و شمول آیه ناظر به «قدرت فی‌السبیل» است نه «افساد». بمب اتم و نظایر آن اگرچه از مصادیق قدرت‌اند، امّا به‌سبب افساد در ارض، نابودی محیط زیست و تهدید موجودیت انسان، تولید، انباشت و به‌کارگیری آن‌ها حرام است؛ زیرا هدف اعداد قوّت دفاع و اصلاح فی سبیل الله است، نه افساد فی‌الارض. قرآن دیکتاتوری‌ها و قدرت‌های استکباری را مذمّت کرده که با قدرت خود افساد فی‌الارض می‌کنند؛ از این رو تولید سلاح‌هایی که موجب افساد و نابودی انسان‌ها می‌شود، مورد تأیید نیست.

 

دیدگاه‌ها (0)


لینک‌های مفید

ارتباط با ما